داستان فیلم درباره مادری تنها به نام "گابی" که به همراه پسر 9 ساله خود برای یک شروع تازه به یک عمارت ارزان‌ قیمت عجیب در نیواورلئان نقل مکان می‌کنند. اما زمانی که گابی متوجه می‌شود این عمارت توسط ارواح تسخیر شده، مجبور می‌شود برای رفع این مشکل از یک راهنمای تور، یک روانشناس، یک کشیش و یک مورخ کمک بگیرد و ...

چهار سال از آخرین درگیری لوری با مایکل مایرز می گذرد و از آن زمان هیچکس این قاتل را ندیده است. اکنون لوری سعی می کند تا زندگی آرام و بی دغدغه ای را با نوه اش شروع کند، اما ...

یک زن میانسال مهاجر چینی برای نجات جهان و برقراری تعادل میان جهان های چندگانه و موازی وارد ماجرایی عجیب می شود و ...

هالووین میکشد؛ فیلمی اسلشر به کارگردانی دیوید گوردون گرین و دنباله فیلم هالووین 2018 است. کابوس به پایان نرسیده است؛ چراکه مایکل مایرز شخص نقابدار غیرقابل توقف از دام لوری استرود فرار میکند…

یک کمدی مستند ساختگی ، وحشیانه و گمراه کننده که در آن بازیگران چند نژادی از 9 تا 90 سال حضور دارند و پشت صحنه فیلم ها را بازسازی می کنند و ....

داستان این فیلم در مورد مرگ نویسنده‌ی رمان‌های جنایی یعنی هرلان ترومبی هست که دقیقا بعد از تولد هشتاد و پنج سالگی‌اش جسد وی در ملکش پیدا می‌شود. بنوئیت بلانک کارآگاه کنجکاو و خوش‌رفتاری می‌باشد که در مورد این پرونده‌ی اسرارآمیز تحقیق می‌کند. از خانواده‌ی غیرمعمولی هرلان گرفته تا خدمه‌ی وفادار وی همگی جزو مظنونین قتل هستند و بلانک نیز به دنبال حقیقت پشت این قتل می‌باشد و…

این فیلم در مورد یک مشاور فوق سری سابق به نام الیزابت لام ملقب به “لیبی” است که به وسیله همکاران سابق خود تهدید می شود. یکی از این افراد زنی به نام ریچل بروک است که سیاستمداری مستبد، سرسخت و دارای اختیار است و همواره در پی دستیابی به هدف های الیزابت است. در این بین، یک رئیس ستاد وطن پرست و سرکش به نام آدریان نیز با ریچل همدست است…

لوری استرود برای آخرین بار با مایکل مایرز مواجه می‌شود. شخص نقابداری که چهل سال پیش در شب هالووین قصد مرگ لوری را داشته و از آن زمان به‌ دنبال نابودی او بوده است و…

نا کلمن (لیندزی لوهان) دختر جوانی است که پدرش را از دست داده مادرش تس (جیمی لی کرتیس) می‌خواهد مجدداً ازدواج کند و آن‌ها سر این مسئله با هم اختلاف دارند همچنین آنا با مادرش در بسیاری از مسائل از جمله سبک زندگی و موسیقی با هم اختلاف دارند. آن‌ها با هم به یک رستوران چینی می‌روند و پس از خوردن شیرینی بخت و اقبال جای آن‌ها با هم عوض می‌شود و آنا به جسم مادرش و همین‌طور مادر به جسم آنا انتقال پیدا می‌کند ...

داستان در مورد چهار دانش آموز دبیرستانی اسپانیایی به همراه معلم جدیدشان است که یک تیم روباتیک تشکیل می دهند و به مسابقه ای بزرگ می روند...